آبان ۱۷، ۱۳۸۸

اینک شکسپیر

در ریچارد دوّم می گوید:
ماهِ رنگ باخته با نگاهی خونین خیره ی زمین است
و پیامبرانِ چهره تکیده، دگرگونی هایی خوف انگیز را نوید میدهند.
اغنیا غمگین اند و الوات دست افشان و پاکوبان؛
اوّلی از بیمِ از کف دادن اموال
و دوّمی به سودای جنگ و جدال:
اینان همه آیات مرگ یا سقوط پادشاهانند.
و در شاه لیر پیش بینی می کند:
پس زندگی خواهیم کرد،
و دعا خواهیم خواند و آواز خواهیم خواند و قصه های قدیم خواهیم گفت و خواهیم خندید به شاپرک های زرّین.
و خواهیم شنید که مشتی مفلوک بدفرجام بدطینت از تازه های دربار سخن خواهند راند - و ما نیز با آنها از برآمدگان و برافتادگان، از مغضوبان و محبوبان سخن خواهیم گفت،
و در باب رمز و راز جهان خواهیم اندیشید.
انگار که از خفیه نویسان خدائیم.
و ما برجا خواهیم ماند، در چهار دیوار زندان،
شاهد خواهیم بود رمه ها و دسته ها، بزرگانی را که فراز و فرودشان به جزر و مد ماه باز بسته است.

۱ نظر:

فروز گفت...

و من از شکسپیر این را دوست دارم

Heaven is here where Juliet lives